خلاصه داستان: ولادیسلاو (آدرین برودی)، پیانیست ماهر، اپراتور رادیویی است که انفجار بمب آلمان نازی، استودیوی رادیویی ورشو را مختل می کند. ورشو مورد حمله نازی ها قرار گرفت و خانواده ثروتمند ولادیسلاو از جمله پدر، مادر، برادر هنری و خواهرانش مجبور شدند پس از اشغال این شهر آپارتمان مبله خود را ترک کنند. رفتار خصمانه یهودیان نیز این خانواده را آزار می دهد، اما هنوز هیچ کس هدف واقعی این برنامه را نمی داند تا اینکه نازی ها یهودیان را سوار بر واگن کردند تا آنها را به مکان نامعلومی ببرند. یکی از آشنایان خانواده در پلیس یهودی او را بیرون می کشد و با کمک یکی دیگر از دوستانش در آپارتمانی پنهان می شود. مدتی بعد، ورشو غرق در گرسنگی، بدبختی و بیماری می شود و ولادیسلاو با موهای بلند و ریش مدام جای خود را عوض می کند تا کسی را پیدا کند، اما یک کاپیتان آلمانی ولادیسلاو را در خانه ای متروکه پیدا می کند و...