خلاصه داستان: داستان درباره دو مرد به نامهای کیث (با بازی آنتونی هیز) و ویرژیل (با بازی زک افران) است که در سفر در صحرا با بزرگترین قطعه طلای کشف شده روبرو میشوند. حالا هر کدام از آنها رویای پول دارند و سعی می کنند راهی برای استخراج آن و پس انداز آن بیابند. در همین حال، کیت با آوردن تجهیزات معدنی لازم موافقت می کند و ویرژیل مسئولیت ایمنی طلا را بر عهده می گیرد. اما وقتی کیت ویرژیل را برای مدت طولانی تنها میگذارد، باید کمبود آب و غذا و شرایط سخت بیابان را تحمل کند و زنده بماند تا…